۱۳۹۵ آذر ۶, شنبه

باید از تجهیزات استفاده کنیم.

باید از تجهیزات استفاده کنیم.

شعور کمیت ندارد

شعور کمیت ندارد

کمی بیندیشید

کمی بیندیشید

جهل

جهل

رویاروئی شبکه مثبت و منفی

رویاروئی شبکه مثبت و منفی:
ما دو شبکه محسوس مثبت و منفی داریم و مسائل تشعشعاتی این دو شبکه برای ما مشخص می‌شود و می‌فهمیم در جنگ تشعشعاتی هستیم، ما يك جنگ ظاهري داريم و يك جنگ باطني داريم، جنگهاي باطني ما تشعشعاتي است، طلسم براي هم جاري مي كنيم، يكي را بدبخت مي كنيم و.. و هر چه جلوتر مي رويم اين دو شبكه شكل مي گيرند و نهايتا این دو تا شبکه نمایندگاني پیدا می کنند، رهبريت پيدا مي كنند و در یک جایی مقابل هم قرار می‌گیرند و بزرگترين روياروئي انسان پيش مي آيد.
در شبکه مثبت امام زمان و در شبکه منفی دجال اسم سمبیلک آن است. اول بايد راجع به دجال صحبت كنيم چون بزرگترین جنگ تاریخ بشریت در همین رویارویی است.
استاد محمد علی طاهری

 

آلودگی تشعشعاتی

یکی از راههای سرایت آلودگی به انسان، " آلودگی تشعشعاتی" میباشد.
استاد محمد علی طاهری

 

دفاعی در جنگ تشعشعاتی

دفاعی در جنگ تشعشعاتی:
موجودات غیر ارگانیک به هر نوع ارتباطی واکنش نشان میدهند. به هر ارتباطی که مربوط به شبکه شعور کیهانی و مثبت باشد واکنش نشان میدهند. این درجه های تشعشع دفاعی که اعلام کردیم درجه ای است که فرد بتواند تحمل کند. قابل تحمل بودن برای ما فاکتور مهمی است. موجودات غیر ارگانیک نباید آزار بشوند مگر در جنگهای تشعشعاتی.
با موجودات غیر ارگانیک باید با مسالمت و رحمانیت کامل برخورد کنیم. هدف کمک و رستگاری است. هدف این نیست که ما بخواهیم خود نمایی و قدرت نمایی کنیم.
هدف این است که آن موجود هدایت بشود. اگر کالبد ذهنی است که هدایت بشود به زندگی بعدی. به همین دلیل درجه های بالای تشعشع دفاعی استفاده نمی شود مگر در آینده که جنگی در بگیرد.
استاد محمد علی طاهری


 

چطور میتوان از آثار منفی ضد شعور در امان ماند؟

چطور میتوان از آثار منفی ضد شعور در امان ماند؟

نظریه رشد جمعی

نظریه رشد جمعی

در آن واحد همه هم مشتاق قدرت هستند و هم مشتاق کمال

در آن واحد همه هم مشتاق قدرت هستند و هم مشتاق کمال


اتصال

اتصال

کلاس بی کلاسی

کلاس بی کلاسی

دیدگاه نسبیتی

دیدگاه نسبیتی

بزرگترین گناه انسان

بزرگترین گناه انسان

تعداد انسانهای بیطرف دارد کمتر میشود

تعداد انسانهای بیطرف دارد کمتر میشود.
دوره 5/ استاد طاهری

آگاهی دائمیست...

آگاهی دائمیست...

 

مراقب باشیم که ما از کافران نباشیم..

مراقب باشیم که ما از کافران نباشیم..

 

"....این ماجرا تعطیل شدنی نیست، این در واقع یک جنگ ست....."

"....این ماجرا تعطیل شدنی نیست، این در واقع یک جنگ ست....."
روح جمعی رو فراموش نکنیم..

 

ابن ملجمها / خداپرستان نادان..

ابن ملجمها / خداپرستان نادان..

 

جنگهای تشعشعاتی و رموز پیروزی...

جنگهای تشعشعاتی و رموز پیروزی...
روح جمعی رو از یاد نبریم.

 

او افق ها را خواهد گشود.....

او افق ها را خواهد گشود.....

 

اخذ آگاهی هرگز تمام نمیشود

حقیقتا این کسانی که مخالف دریافت آگاهی و مخالف آپدیت شدن تجهیزات شبکه مثبت هستند ،آیا حتی صحبتهای استاد رو یک بار هم با گوش جان که نه ، حتی با گوش سَر هم شنیده اند؟؟؟؟
اگر شنیده اند پس چرا مخالف فرمایشات استاد پرچم بلند کرده اند؟....اینهمه مدرک از تاکید استاد بر پویایی .....
" آیا میبینند و باز هم انکار میکنند؟
وای بر انکارکنندگان.... "

 

آگاهی مثبت رسالت می آورد.

تشخیص حق از باطل رو طلب کنیم...
قابل توجه اون دسته دوستانی که با استناد بر یکسری صحبتهای استاد که با " منظوری دیگر " و خطاب به افرادی که برای منیتهایشان میخواهند از راه حق سو استفاده کنند بیان شده ؛ برداشت کردند که کسانی که آگاهی دریافت میکند باید سکوت کنند.!!!! در حالیکه استاد در هیچ جا نگفتند که کسی که آگاهی مثبت به دست میاورد باید سکوت کند...بلکه کلامشان چیز دیگری بوده..و همینطور پیام پشت کلامشان چیز دیگری بوده..اگر استاد اعتقاد به سکوت و عدم بازگویی آگاهی ها داشتند خودشان چرا انتشار آگاهی کردند؟ و همه چیز رو به جان خریدند؟...خب میگفتند اینها نت شخصیست و مال خودم هست!....اما اینگونه نبوده....مگر فراموش کردیم که استاد میگفتند اونی که میگه این آگاهی فقط مال تو هست شبکه منفیه...شبکه مثبت فقط برای من آگاهی نمیده و نمیگه به کسی نگو...آگاهی مال همه هست....
"آگاهی مثبت رسالت می آورد"...اما خب...کلام حق ،گمراهان و ظاهرپرستان را به گمراهی میکشاند...همچو قرآن " فالهمها فجورها و تقواها" ...یادمان باشد تاریخ را تکرار نکنیم و همچون منصورها را تکرار نکنیم:
" هر که را اسرار حق آموختند/مهر کردند و دهانش دوختند...
محمد علی طاهری:
"امکان ندارد کسی آگاه باشد و بگوید چیزی ندیدم، اصولا آگاهی مثبت رسالت می آورد.
آگاهی انسان از یک حدی بگذرد نمی تواند آرام بنشیند.
همه آنهایی که آگاهی دادند همگی میدانستند جوابشان چیست و با چه کسی طرفند اما در اختیار قرار دادند.
این قانون است که فرد وقتی به آگاهی میرسد و آگاهی که پیدا کرد مکلف میشود."


 

ما با آگاهی مثبت و منفی شکل گرفتیم

تاکید بر مکمل هم بودنِ دو شبکه منفی و مثبت در طرح خلقت و لزوم پذیرش وجود هر دو...
و در نهایت، هنر انسان در مهارسازی منفی.
محمد علی طاهری:
" اختیار مثبت بکند یا اختیار منفی بکند، کلّیت ماجرا یکسان است.ما با آگاهی مثبت و منفی شکل گرفتیم. من محصولی از نور و ظلمت هستم.
محصول اطلاعات منفی و مثبت هستیم. "


 

" چراغی را که ایزد برفروزد /هر آنکس پف کند ریشش بسوزد "

سخنی با رهروان/ لطفا جهت روشنگری به اشتراک بگذارید:
آگاهی دوره ها و درسهای دوره ها با حلقه ها و حفاظهای مربوطه اش تکمیل میشود...خود استاد همیشه اذعان داشتند که هر ترم،دو بخش داریم،عملی و نظری ...هیچ کدام بدون دیگری کامل نیست...و یادتون نره که استاد فرمودند که " جهان هستی از حلقه تشکیل شده "(ترم 5) و یادتون نره که گفتند "بینهایت حلقه داریم" / "این خزانه غیب شامل حلقه های بسیار متعددی از غیب است" (اشارات در ترم5/ ترم 7/ ترم 6/ ترم 2) و به یاد آرید که استاد فرمودند" هر چیزی که ما از ظاهرش به باطنش برسیم منجر به اتصال میشه" (اشارات در ترم 1/ ترم 7/ ترم 2) و فراموش نکنید که گفتند: " ما برای هر چیزی حلقه و اتصال داریم و حفاظ داریم" (ترم3)
خب دوستان، چه چیزی غیر از حلقه، منجر به اتصال میشه؟؟؟؟ وقتی از ظاهر به باطن بریم و منجر به اتصالی بشه ،میدانیم که حلقه ای بوده و حفاظی بوده که اتصالی برقرار شده!
و اون بحث استاد درباره عدم دریافت حلقه جدید، مربوط به ماجرا و سوال یکی از دوستانی میشد که تازه دوره ها رو شروع کرده بودند و بعد که چیزهایی درباره حلقه های ترمهای بالاتر و یا کلا کلی حلقه اومده بود، بدون تفکر و تدبر و بدون اینکه به ادراکش رسیده باشند و بدون اینکه در جدول آگاهی با اصول بسنجنش و بدون اینکه اجازه بدن تا در دوره بالاتر سر کلاس دریافتش کنند، دریافت و استفادش کرده بودند که منجر به بروز اشکالات عدیده و حمله های زیادی روی ایشون شده بود...متاسفانه دوستان شرح کامل رو پخش نکردند و همه فکر میکنن این صحبت استاد یعنی " تا ابد کسی نباید حلقه یا دریافت جدید داشته باشه" ...!!
دریافتها تمام ،حلقه هستند..دریافتهایی که به ادراک تبدیل میشن ،همون حلقه ها یا تسهیلات رحمانیت الهیند...اگر نه، پس چی هستند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگر نه اینکه باطن و حقیقتند؟...باطن هر چیز هم طبق فرموده استاد حلقه هست...و هر چیزی هم ظاهر داره ،هم باطن..
نتیجه: همه چیز در نهایت حلقه ای در دل خودش داره.دوستانی که مخالف دریافت حلقه های جدید هستند، مشخصه که اصلا مفهوم حلقه رو متوجه نشدند و حلقه ها را چیزی جدا از آگاهی ها میدانند.لطفا ترمها رو مرور کنید!..
قرار هم نیست یهو کسی 3000 تا حلقه بگیره !!حلقه ی بی ادراک فایده نداره.آگاهی که با اصول سنجیده نشه فایده نداره...چون شبکه منفی میده/شبکه مثبت هم میده...باقیش هنر ما هست.
در ضمن اون صحبت استاد هنوز در زمان و در مورد استارت کلاس بی کلاسی نبوده! بلکه دوره ها داشته آکادمیک طی میشده و توصیشون به دوستانی بوده که سریع میخوان استفاده کنند و لطمه میخورند...اما وقتی استاد از کلاس بی کلاسی حرف میزنند ،وقتی میگن روزی میاد که دیگه استاد و شاگرد و کلاس آکادمیکی نیست، بلکه کلاس بی کلاسی هست...بعد اونوقت دریافت حلقه ها به نظر شما چگونه در کلاس بی کلاسی رقم میخوره؟...
چه نقض عدالت و نقض آگاهی صوررت گرفته؟
ضمنا، استاد طاهری ماههاست که نیستند! خودمون رو به خواب نزنیم! اگر استادی در زندان بود، در این چند ماه ،با اینهمه مسائلی که بین افراد پیش اومد ،برای ساکت کردن همه هم که شده، استاد رو در ملا عام نشون میدادند یا مرخصی چند روزه میدادند مثل عید اونسال و شاگردانشون هم میرفتند و میدیدنشون و تمامی ابهامات برطرف میشد!!..پس تفکر کنید که اگر با اینهمه مسائل، استادی رو ندیدید پس یه جای کار میلنگه...
و باز هم رجوعتون میدم به کلام استاد درباره" لزوم آپدیت شدن شبکه مثبت به دلیل آپدیت شدن شبکه منفی"...
آیا شبکه منفی که هر لحظه در حال آپدیت کردن خودش و تجهیزاتش هست رو باید نادیده و شوخی بگیریم و بشینیم که یه روزی از یه طریقی استادی که دیگر نیست، از زندانی که خالی هست از وجودش، پیامی بیاد مبنی بر تفویض چیزی؟؟؟؟؟.در حالیکه استاد همه چیز رو در روح جمعی و ارتباط ویژه قرار داده اند.
تاکید استاد بر مستقل شدن افراد پس برای چی بوده؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا استاد این روزها رو ندیده بودند؟
اگر قرار بر آپدیت باشه ،بسنده کردن به تجهیزاتِ صرفا همون چند ترم ،نمیتونه در این برهه جنگهای تشعشعاتی ما رو مصون نگهداره..چون در برابر آپدیتهای شبکه منفی، مثبت هم باید آپدیت باشه...و آپدیت هم میشه، اما دیگه به کاربران بستگی داره که آیا بخوان از اون آپدیت ها استفاده بکنن یا نه...
ضمنا،جهت اطلاع اون دسته افرادی که ادعا دارند حلقه ای به کسی تفویض شده ،عرض میکنم که چه کسی حلقه جدیدی رو به کسی تفویض کرده؟..کجا کسی از تفویض حرف زده؟...تفویضی صورت نگرفته، بلکه صرفا معرفی صورت گرفته، آگاهی به اشتراک گذاشته شده، دیگه هر کسی مایل باشه خودش میتونه بره به عنوان یک انسان مستقل و در ارتباط ویژه قراربگیره و اگر بود بگیره اون ارتباط رو...ما در حال حاضر جایی بحث تفویض حلقه جدید نداریم.هر چه بوده معرفی بوده.کسی هم به کسی زور و فشاری وارد نیاورده، هرکی نمیخواد و قبول نداره نگیره!!! به خودش مربوطه....اما حقی هم نداره که جلوی نشر آگاهی الهی رو بگیره...دیگه هر کس بسته به اشتیاق و ادارک و تصدیق قلبی و تشخیص حق از باطل وجود خودش میتونه دریافت داشته باشه...
آنانی که اینهمه ادعای تشخیص حق از باطل رو دارید، چرا چشمتان به دهان این و آن است؟...خب بشینید توی ارتباطاتی که استاد در اختیار گذاشتند و خودتون دریافت داشته باشید...خودتون شاهدی کنید...خودتون سولو بشید...به ندای دل و صدای آگاهی الهی که براتون میاد گوش بسپارید و بعد بیاید و سر و صدا راه بندازید...اول به تصدیق قلبی برسید بعد بیاید کافر بشید.!!.کافر یعنی پوشاننده حق!...هرچند که اگر به تصدیق برسید دیگر کافری نمیکنید!..
مراقب باشید بلایی که سر استاد آوردند رو شما دیگه سر خانم نیرومنش نیاورید...مراقب باشید منصور حلاج دیگری رو نسازید...مراقب باشید همچو جاهلان،به خاطر منیتهایتان، سوزن بر لب و دهانی که صاحب آوازش کس دیگریست نزنید.ندای حق را نپوشانید..اگر نمیتوانید تشخیصی بدهید، پس فقط نظاره گر باشید...ارتباط ویژه بگیرید..هر چند کسی نمیتواند جلوی انتشار ندای حق را بگیرد چرا که:
" چراغی را که ایزد برفروزد /هر آنکس پف کند ریشش بسوزد "
ادمین
 

" کار اصلی در باطن و در حلقه انجام میشود ."

" کار اصلی در باطن و در حلقه انجام میشود ."
استاد محمد علی طاهری.

 

دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم /از خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت

یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت
دیوانه ای به دام جنونم کشید و رفت
پس کوچه های قلب مرا جستجو نکرد
اما مرا به عمق درونم کشید و رفت
یک آسمان ستاره ی آتش گرفته را
بر التهاب سرد قرونم کشید و رفت
من در سکوت و بغض و شکایت ز سرنوشت
خطی به روی بخت نگونم کشید و رفت
تا از خیال گنگ رهایی رها شوم
بانگی به گوش خواب سکونم کشید و رفت
شاید به پاس حرمت ویرانه های عشق
مرهم به زخم فاجعه گونم کشید و رفت
تا از حصار حسرت رفتن گذر کنم
رنجی به قدر کوچ کنونم کشید و رفت
دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم
از خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت

 

در نهایت ما یک مطلب بیشتر نداریم و آن اتصال است.

در نهایت ما یک مطلب بیشتر نداریم
و آن اتصال است.
اگر ذکر، مانترا، حلقه و..... به "اتصال" منجر بشود ،همه چیز هست،
اگر به اتصال منجر نشود ،چیزی درآن نیست.
"استاد محمد علی طاهری"
با ارتباطات صحبتهای استاد رو مرور کنیم...
ارتباط ویژه رو زیاد استفاه کنیم..
با بیطرفی در ارتباط قرار بگیریم.

 

«.آن نقطه خاموشی در حرف نمی گنجد.»

«.آن نقطه خاموشی در حرف نمی گنجد.»
ما دنبال آن یک نقطه هستیم.
اما الان باید تثبیت بشود، اگر یک فکری بیاید که حلقه می خواهی چه کار؟ و من بگویم آره، حلقه می خواهیم چه کار؟،
به این سادگی از میدان کنار بروم،و این میدان را خالی کنم،
در واقع بحث نهادینه بودن قضیه هنوز کار دارد.
استاد محمد علی طاهری
-آیا کمال بدون اتصال به حلقه های رحمانیت الهی هم امکانپذیره؟ ؟
به قول استاد :" ما حلقه ها را می گذاریم کنار، بفرمائید رشد ما به چه بستگی دارد؟ ؟؟؟؟"


 

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
خالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد
سر مویی به غلط در همه اندامم نیست
میل آن دانه خالم نظری بیش نبود
چون بدیدم ره بیرون شدن از دامم نیست
شب بر آنم که مگر روز نخواهد بودن
بامدادت که نبینم طمع شامم نیست
چشم از آن روز که برکردم و رویت دیدم
به همین دیده سر دیدن اقوامم نیست
نازنینا مکن آن جور که کافر نکند
ور جهودی بکنم بهره در اسلامم نیست
گو همه شهر به جنگم به درآیند و خلاف
من که در خلوت خاصم خبر از عامم نیست
نه به زرق آمده‌ام تا به ملامت بروم
بندگی لازم اگر عزت و اکرامم نیست
به خدا و به سراپای تو کز دوستیت
خبر از دشمن و اندیشه ز دشنامم نیست
دوستت دارم اگر لطف کنی ور نکنی
به دو چشم تو که چشم از تو به انعامم نیست
سعدیا نامتناسب حَیَوانی باشد
هر که گوید که دلم هست و دلارامم نیست
"سعدی"

 

۱۳۹۵ آذر ۵, جمعه

" آنانی که به سخن گوش فرامیدهند و بهترين آن را پيروى میكنند، اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان."

لطفا به اشتراک بگذراید:
این نوشته خطاب به اون دسته از دوستانی هست که با الفاظ نازیبا و زشت و تحقیرآمیز صحبت میکنند و نظراتشون رو با توهین و غرض ورزی منتقل میکنند.
الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ
" آنانی که به سخن گوش فرامیدهند و بهترين آن را پيروى میكنند، اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان."
قابل توجه دوستانی که به خود اجازه میدهند که به یک رهرو حقیقی برچسب "عدم امانتداری" و" سودای جانشینی" بزنند، غافل از اینکه این برچسبها مخصوص افرادیست که زمانی که باید استاد استاد میکردند و برای نجاتش کاری میکردند ، سکوت کردند و جمله " آموزه های استاد " رو پرچمی کردند برای سو استفادشون جهت ساکت کردن همگان و صرفا گفتند در آموزه های استاد فقط طلب خیر باید بکنید و نه هیچ حرکت دیگری!
و الان هم که دیگه استادی در زندان نیست، تازه شروع کردند به سر و صدا و استاد استاد کردن و باز هم جمله " آموزه های استاد " رو پرچمی کردند برای ساکت کردن رهروان حقیقی..
و اما بهتره مثل چند سال قبل ،سکوت رو پیشه کنند و بشینند توی خونه هاشون و طلب خیر کنند صبح تا شب و فقط نظاره گر باشند که بقیه چه جوری کار رو پیش میبرند و حق نظر دادن هم به خود ندهند ! به دلیل اینکه این دوستانی که در دسته بالا دربارشون توضیح داده شد ،اظهار نظر عاقلانه و منطقی و سازنده و کارگشا و شاهدانه و حتی عاشقانه نمیتوانند از خود بروز دهند،
اینان کسانی هستند که با توهین و تحقیر و سو استفاده از صحبتهای استاد و هتک حرمت به اجزای هستی(امیدوارم بفهمیم که هر کدام از انسانها هم جزو اجزای هستی به شمار میروند، اجزای هستی فقط گل و گیاه و درخت و حیوان نیست! ) در جهت توزیع و گسترش "شرک و کفر" دارن فعالیت میکنن...پوشاندن حق!...
اگر نمیتوانید از حق دفاع کنید، پس حق پوشی هم نکنید...اونهایی که اون زمانی که نباید سکوت میکردند سکوت کردند،الان هم حقی ندارند که نظری بدهند!..چه کاری برای دفاع از حقوق استادتان انجام دادید؟ به جای اینهمه توهین و تحقیر اگر واقعا دفاع از حق و آموزه های استاد و استاد براتون مهم بود چرا یه حرکتی نکردید در جهت اینکه استاد رو بهتون نشون بدن؟...فقط نشستید و بقیه رو که در حال فعالیت در این راستا هستند متهم میکنید؟؟؟....شما صرفا دارید از اسم استاد استفاده میکنید برای کوبیدن رهروان حقیقیش...برای ناچیز کردن فعالیتهایی که دارند انجام میدن برای احقاق حق استاد طاهری..چه اسمی میشه برای شما گذاشت؟؟؟؟ برای دوستانی که کاری جز متهم کردن و ندیدن زحمات رهروان حقیقی ندارند چه اسمی میشه گذاشت؟....
آیا نمی اندیشید؟...افلا یتفکرون؟...جانشینی استاد؟؟؟؟؟؟؟؟....خندتون نمیگیره؟....جانشینی توی کدوم تخت پادشاهی؟.با کدام تاج شاهی؟...چی از جانب شما دوستان بدست آوردند جز صبح و ظهر و شب ،فحش و ناسزا و تهدید لحظه به لحظه و تهمتهای ناروا و کافری افراد ؟.دقیقا در کدامین منصب و مقام قرار هست باشند که هی میگید جانشین؟....کسانی که از جان و مال و خانواده و موقعیت و همه چیزشان گذشتند و همه قضاوتهای ناجوانمردانه شما رو به جون خریدند که راه استادشان را زنده و محافظت شده از تحریف نگه دارند...آیا تفکر نمیکنید؟
چه عاملی نمیذاره حقیقت رو ببینید؟به خودتون بیاید..شما اشرف مخلوقاتید..انسانید...نه بازیچه! بازیچه شبکه منفی نشید!....به مجاز دل نبندید....
"فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید/شرمنده رهروی که نظر بر مجاز کرد"
از غریب بودن و مظلوم واقع شدن مسیر حق میشه به آسونی تشخیص داد که راه حقیقت کدامست...زیرا که در ابتدا مسیر حق و شبکه مثبت،طرفداران بسیار کمی داره و اکثریت به دور دجال هستند....پس چشم باز کنید و ببینید اکثریت در کدام دسته اند و اقلیت در کدام دسته؟..
روز به روز تشخیص حق و باطل ظریفتر میشه و وای به حال کسانی که با ظاهربینی میخوان این مسیر رو طی کنن...
حق رو در باطن جستجو کنید...از روی ظاهر که هر بچه ای هم میتونه تشخیص بده! اما اون باطن هر چیزی هست که حقیقت رو برملا میکنه...چشم باطن بین بخواید....
"چشم دل باز کن که جان بینی/ آنچه نادیدنیست آن بینی..."
و در پایان بدانید راه برای برگشت بازه...
" باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ/گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ "
تا دیر تر از این نشده به خود بیاییم...
ادمین.

 

کمال، حرکت از ظاهر به باطن است

کمال، حرکت از ظاهر به باطن است.....
ازظاهر به باطن...
چشمهای زمینیمون رو ببندیم و چشم دل باز کنیم که جان بینیم، آنچه نادیدنیست آن بینیم...
اگر چشم ظاهر رو ببندیم اونوقته که مفهوم باطنی حرفهای استاد رو هم میفهمیم...
چشم دل باز کن که جان بینی/ آنچه نادیدنیست آن بینی..

 

خزانه غیب

آیا دریافت آگاهی بدون حلقه، به ادراک و حسن عاقبت منجر میشود؟؟؟...خیر!!
استاد طاهری:
"گفتیم رند تلفیق واقعیت و حقیقت است و زاهدی هم که مراعات است . حسن عاقبت به "خودی خود"، " بدون حلقه ها "به وجود نمیاید.
زاهدی ممکن است ما را بهتر هدایت کند ،اما اینها "به تنهایی" کار ما را درست "نمی کند".

 

ما به کشف رمز و اضافه کاری و یومنون بالغیب نیاز داریم

" ما به کشف رمز و اضافه کاری و یومنون بالغیب نیاز داریم "
گفت « الذین یومنون بالغیب » الان نوبت کسی است که می خواهد پشت پرده را نگاه کند ،نه معجزه و شعبده بازی و... . ما تقریبا همه حرف ها در باب احکام را داریم.
ما کمیت را فهمیدیم ولی در باب کیفیت اشکال داریم.
پیدا کردن اقیموا الصلاه در باب کیفیت کار ماست و جزو اضافه کاری است،ما باید بعد کیفی اقیموا الصلاه را پیدا کنیم.
هزار تا نبی دیگر هم بیایند بحث اضافه کاری، اضافه کاری است و اگر وظیفه بشود که ماجرا فرق میکند.
کار الان ما روی بحث اضافه کاری است و دیگر به نبی دیگری نیازی نیست که بخواهد حرف جدیدی بزند.
ما به کشف رمز و اضافه کاری و یومنون بالغیب نیاز داریم.

دوره 7- محمد علی طاهری

 

اولویت ما برای جمع و برای بستر است

بستر را با پالسهامان آماده سازیم...
هر لحظه نظر در روح جمعی...
استاد محمد علی طاهری:
".. اولویت ما برای جمع و برای بستر است.اگر بستر خراب باشد ،ممکن است چیز قشنگی هم که روی بستر نازیبا بکشید خودش را نشان ندهد،پس باید بستر هم آماده بشود ... "
دوره 5.


 

جهان انسان شد و انسان جهانی

جهان انسان شد و انسان جهانی...
روح جمعی فراموش نشود!

 

سلسله ی موی دوست حلقه ی دام بلاست..

سلسله ی موی دوست حلقه ی دام بلاست..
هرکه در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست..
فارغ از این ماجراست ...

 

می آگاهی است

در اهمیت روح جمعی..
"بود آیا که در میکده ها بگشایند؟ "
-زمره حضور، ارتباط روح جمعی است که جمعش یک میکده را تشکیل می دهد.
میکده چیست؟
اشاره به مکان و جایی که می جاری است.
حالا ‹ می › چیست؟ می آگاهی است. می از خم وحدت الهی است و در آنجا آگاهی در جریان است.
در این زمره حضور،در این ارتباط جمعی،
افراد اوقات خودشان را برای تو که شناخته یا ناشناخته هستی،
صرف دعا، صرف آن تشعشع مثبت و
صرف کارهای تو و کمال تو و دست گیری تو میکنند.

دوره 5/ محمد علی طاهری

 

«جرم ما نا آگاهی است»

لزوم دریافت آگاهی...
جرم ما ناآگاهیست...مراقب باشیم با نا آگاهی از دنیا نرویم..
باز هم تاکید استاد بر لزوم دریافت آگاهی...
باز هم تاکید استاد بر جرم بودنِ نا آگاهی...
«جرم ما نا آگاهی است»
یعنی هر بلائی به سر ما آمده به ما می گویند که تقصیر خودت بوده ،باید میدونستی که کجا رفتی و چرا رفتی.
به ما می گویند که آن دعا نویس وجادوگر از کجا فهمید که چنین چیزی هست؟ تو هم باید ضد آن را می آموختی
و از طرف دیگر نباید در فاز منفی می بودی.
استاد محمد علی طاهری/ دوره 4

 

همه چیز مفاهیم باطنی دارد

..."در حالیکه ما برای هر چیزی "حلقه" و " اتصال" داریم و "حفاظ" داریم.
همه چیز مفاهیم "باطنی" دارد "....
وای بر ظاهرپرستان...
" شبكه منفي می‌گوید انگشتر دستت است پس تمام است و دیگر لازم نیست که تفکر کنی یا اشتیاق داشته باشی.
در حالیکه ما برای هر چیزی حلقه و اتصال داریم و حفاظ داریم.
همه چیز مفاهیم باطنی دارد
و اگر در ظاهر قفل بشویم نه تنها به نتیجه نمی‌رسیم، بلکه به یک شرک مخفی هم دچار می‌شویم
و ما تا یک مدت زمانی می‌توانیم در ظاهر بمانیم و از یک جایی، دیگر قبول نمی‌کنند که انسان در ظاهر مانده باشد."

دوره 3/استاد طاهری

 

در نهایت قرار است هر کسی به طور سولو و انفرادی پرواز کند

باز هم تاکید استاد بر کلاس بی کلاسی..
باز هم تاکید استاد بر مستقل شدن...
باز هم تاکید استاد بر پرواز انفرادی....
و باز هم انکار ظاهرپرستان و ابن ملجمان....
"یک مطلبی را من به دوستان یادآوری کنم.
بعضی از اوقات که دسترسی به دیگری امکان پذیر نیست،فراموش نکنیم ما خودمان متصل هستیم.
ین موضوع را فراموش کردیم که هر کدام از ما باید مستقل باشیم.
در نهایت قرار نیست کلاسی باشد.
در نهایت قرار است هر کسی به طور سولو و انفرادی پرواز کند."
دوره 5- محمد علی طاهری

 

شبکه شعور کیهانی همان هوشمندی حاکم بر جهان هستی است

در نقض دفاعیه دروغینی که از قول استاد طاهری منتشر ساختند مبنی بر نفی روح القدس در جریان عرفان حلقه! ....
"شبکه شعور کیهانی همان هوشمندی حاکم بر جهان هستی است و یا به یک بیان دیگر، همان روح القدس یا روح الامین /یا جبرییل که راجع به آن توضیحاتی داده خواهد شد.
اصل:
فیض حلقه وحدت از برکت نزدیکی و وحدت حداقل دو نفر ایجاد شده و هر کجا حداقل دو نفر در حلقه جمع باشند، عضو سوم روح القدس و عضو چهارم آن خداوند است."
دوره1-استاد محمد علی طاهری

 

جبرئیل چیست؟

جبرئیل چیست؟
روح القدس چیست؟
میگویند ملک وحی.
یعنی عاملی که آگاهی را میرساند.
مسیحی ها بیشتر میگویند «روح القدس»،
ما بیشتر میگوئیم «جبرییل».
آنها میگویند پدر، پسر، روح القدس، یعنی بین انسان و عالم بالا واسطه وجود دارد که اسمش روح القدس است.
حالا ما خواستیم که وحدت ایجاد بشود و هر کسی از هر گوشه دنیا با این قضیه برخورد کرد درک کند و اختلاف نظر هم پیش نیاید پس گفتیم «شبکه شعور کیهانی».

دوره 5- محمد علی طاهری

 

در زمینه ی خود هستی ناخالصی شعوری نیست ولی ما می توانیم ناخالصی شعوری در آن ایجاد کنیم

مراقب تشعشعاتمان باشیم...
"در زمینه ی خود هستی ناخالصی شعوری نیست ولی ما می توانیم ناخالصی شعوری در آن ایجاد کنیم و این پیامد ثانویه دارد که می تواند به ما صدمه برساند
این صدمات می تواند:
١- تشعشعاتی باشد.
٢- ایجاد اختلال در نظم حاکم باشد.
٣- تحریک موجودات غیر ارگانیک باشد.
و اینها همان غضب الهی است که چیزی نیست جز انعکاس شعوری که هستی به ما بر می گرداند. "

دوره 7- محمد علی طاهری

 

مفهوم الیه راجعون حرکت به سمت گستردگی و بی نیازی و دانایی و آگاهی است

به خود بنگریم...
آیا به راستی امروز آگاهتر از دیروزیم؟...
آیا امروزمان با دیروزمان و فردایمان با امروزمان تفاوتی دارد؟...
آیا روزها که از پی هم میگذرند بر کیفیت آگاهی و ادراک ما اضافه میشود؟...
آیا امروز ما بیشتر از دیروز به هستی کمک کردیم؟..
یا بیشتر از دیروز به هستی آسیب زدیم؟..
آیا تشعشعات وجودی ما از دیروز سازنده تر است یا مخرب تر؟...
به خود بنگریم..........................................

" مفهوم الیه راجعون حرکت به سمت گستردگی و بی نیازی و دانایی و آگاهی است.
امروز می توانیم آگاهتر از دیروز باشیم ،یعنی می بایستی آگاهتر بودیم.
این روز به روز آگاهتر بودن یعنی حرکت به سمت او، یعنی الیه راجعون.
آن چیزی که انتقال پیدا میکند نتیجه تفکر ماست و آنچه انجام میدهیم ."
دوره 7-محمد علی طاهری

 

قالوا بلی

قالوا بلی................
"الست بربکم که لحظه به لحظه است. ابعادش فرق میکند.
الان هم هست.
ثانیه به ثانیه جریان دارد و تا آخرش هم هست و هرچه میرویم جلوتر این الست بربکم ابعاد وسیع تری پیدا می کند و میرود تا جایی که هیچ چیز نمی ماند جز او. "
دوره 7-محمد علی طاهری


 

آگاهی جاری است.

...هوشمندی ما را به جایی که میخواسته است رسانده و حالا مرحله بعدی شروع میشود.................
"آگاهی جاری است.
از آن طرف آگاهی به طور ثابت جاری است و کم و زیاد نمیشود.اگر احساس کم و زیاد شدن داریم از ما هست،از سمت ماست که زیر بارش قرار داریم اما اشکالاتی برای ما پیش می آید :
تو نه مثل آفتابی که ظهور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

آنجا ثابت است و شدت و ضعف ندارد،این طرف است که ما دستخوش ناملایمات میشویم.
مثلا اگر یک روز در زندگی خانوادگی ما مشکلی پیش آید آن روز ارتباطات ما دستخوش تغییر میشود.پس بگردیم ببینیم اشکالات کار خودمان چیست؟
اگر گروهی رشد کردند پس همه میتوانند رشد کنند.
روند ارتباطها هم عوض میشود و همواره به یک صورت باقی نمیماند.
مثلا بعد از مدتی در ارتباط قونیه دیگر چرخش نخواهیم داشت چون لازم نیست و آگاهی باید برسد.
مثلا در دوره یک اسکن بعضیها بعد از مدتی تمام میشود و اواسط دوره دوم میگویند ارتباط ما ضعیف شده! نه ضعیف نشده ،هوشمندی ما را به جایی که میخواسته است رسانده و حالا مرحله بعدی شروع میشود."
دوره 6- محمد علی طاهری

 

خدای در وحدت یا خدای در کثرت. این از نظر ما آزمایش اصلی است.

..." این از نظرِ ما آزمایش اصلی است"....
تاکید استاد بر رسیدن به مرحله " خدایی "...
و باز هم نقض بخشی از آن دفاعیه ی دروغین که منسوب به استاد عزیزمان کرده اند.........
کدام یک را بپذیریم؟...
صحبتهای مستند و اصولِ موجود از کلاسهای استاد و از زبان خودشان در وقت حضورشان؟
یا صحبتهای دروغ و تحریفیِ نقل شده از دیگران، بعد از رفتن استاد؟؟
تصمیم با خودمان است!...
حتی اگر خالی از عشق، به عقل هم بخواهیم تکیه کنیم ،باز هم مشخص است که کدام یک انتخاب میشود...
"ما به « علّم آدم الاسما کلها » رسیدیم و قرار است به آن علم خدایی آزمایش بشویم.
یعنی آن زمانی که بر اساس « علم اسما ادم کلها » شدیم خلیفه الهی،
آنجاست که با « الست بربکم » آزمایش می شویم.
میگوید با من خدایی یا برای خودت خدایی؟
خدای در وحدت
یا خدای در کثرت.
این از نظر ما آزمایش اصلی است."
دوره 6-محمد علی طاهری

 

اضافه شدن تجربه به روح جمعی

خداوندا...چند مسیحِ دیگر باید قربانی شود تا ما بیدار شویم؟....
"مسیحی ها می گویند حضرت مسیح (ع) با قربانی شدن خویش، بار گناهان بشر را بر دوش گرفت (تا گناهان بشر آمرزیده شود).
این یعنی یک تجربه ایجاد و به روح جمعی اضافه شده است.
امروز هم عده ای بر روی صلیب هستند و به دست و پایشان میخ زده اند و چاره دیگری نیست؛ این عده، گناهان بشر را بر دوش خود گرفته اند و به این واسطه، باقی انسان ها بعد از این، راحت خواهند بود.
بعد از حضرت مسیح (ع) نیز یک سری از مسائل راحت تر شد. از یک نقطه نظر هم این مسئله اجتناب ناپذیر بوده است؛ اگر امروز عده ای روی صلیب نمی رفتند، نسل بعدی باید روی صلیب می رفت!
یک عده باید بار بیرون ریزی های ناشی از تشعشع دفاعی را بر دوش بکشند و بر روی صلیب، مصلوب شوند تا بشر را نجات دهند. از این طریق، هم خود را نجات می دهند و هم دیگران را.
چراکه در این رابطه بحث تن واحده و مسائل عجیب دیگری مطرح است و با مصلوب شدن این عده، علاوه بر نجات یافتن خودشان، روح جمعی نیز شاهد احوال آنها بوده و آن را ثبت و ضبط می کند و به همه بشریت بر می گرداند.
محمد علی طاهری

 

پارتی بازی بی پارتی بازی

پارتی بازی ،بی پارتی بازی.
.......
یک جا داریم زمینه را فراهم می کنیم و اشتیاق داریم،اما آنجا که می خواهیم شکار کنیم،شاهد هستیم.
اما همانطور که گفتیم کمال،مزد اشتیاق است و این عدالت الهی است و پارتی بازی نداریم.
ما نمی خواهیم بگوئیم شرط لازم و هم کافی است،اما نسبی است. مشتاق باشید به طور نسبی میرسید.اگر مشتاق باشید و چیزی کم باشد جور میشود.
برای بحث عدالت الهی هم اینجا پاسخ داریم،گفتیم هر کس پاسخ گرفته چه سرمایه اشتیاقی داشته است.
نمیشود یک نفر بگوید من اصلا مشتاق نبودم اما یک دفعه آگاهی گرفتم،نمی شود ،عادلانه نیست.
گفتیم اگر پیامبر هم جواب گرفته چون مشتاق بوده،در غار چه کار می کرده اند؟همین نشان میدهد جوینده بوده و مزد اشتیاق گرفته و جواب گرفته است.
پس پارتی بازی بی پارتی بازی.
اگر بعضی ها معتقدند که پارتی بازی وجود دارد آنها عدالت و حکمت را در نظر نمی گیرند.
حب زیاد به یک فرد باعث میشود که عدالت را فراموش کنند.
ما قبلا در مورد حضرت علی هم صحبت کردیم.اگر به سجایای اخلاقی رسید و...به خاطر وجود خودش بوده است.
اگر بحث پارتی بازی باشد همه باید نا امید بشویم و برویم.اما اگر ایستادیم چون امیدوار هستیم که ما هم بتوانیم یک سرمایه ای برای خودمان پیدا کنیم و از کنار این سرمایه سودی به ما برسد.
دوره 7-محمد علی طاهری